ندارمت اما دوست داشتنت را عاشقم اینکه شب با خیال
به خواب میروم و صبح با امید تو چشم باز میکنم من به این
نا علاجی خود معتادم و خیال عاقل شدن هم ندارم آه اگر بدانی
درد تو چه لذتی دارد ندارمت افسوس اما دوستت دارم و من این
دوست داشتن تو را هم از این راه دور دوست دارم
:: برچسبها:
دلنوشته لحظه قرار عاشقی,
|